برگی ازدفترارزوهای یک کودک خیابانی - کودکان بی پناه خیابانی

ساعت 1:14 صبح چهارشنبه 86/5/31

به نام خالق هستی

امروز به این فکرافتادم که یکی ازارزوهای کودک خیابانی

رابنویسم ارزویی که شایدبرای ما ارزونیست وچیزی است که

داریم ولی برای یک کودک خیابانی مثال یک رویا است

بزرگترین ارزوی یک کودک خیابانی این است که پدر یا

مادری داشته باشد که دست نوازش برسرش بکشند پدرومادری

داشته باشد که وقتی که مریض میشود به ان محبت کنند

پدرومادری داشته باشد که باهمت واراده خودشان برای ان

کودک سرپناهی بسازند که شبها نخواهدتوی خیابان بخوابد ان

ارزویی که برای یک کودک خیابانی مثال یک رویا است

راخیلی ازشماها دارید ولی قدرنمیدانید دیگه نمیخواهم

بیشتربنویسم فقط بدانید ان هم یک ادم است کودکی که بازی

روزگاراین کاررابرایش رقم زده کودکی که ارزوهایی دارد که

خیلی ها ازاون ارزوها بهره مند هستند ولی قدرش رانمیداند یا

اگریکی ازاین کودکان خیابانی راببینند فخرمیفروشند ایا نمیدانند

که سرمایه هایی همان کودک دارد که انها ندارند؟

¤ نویسنده: مهدی محمدزاده

3 لیست کل یادداشت های این وبلاگ

:: بازدید امروز ::
2

:: بازدید دیروز ::
3

:: کل بازدیدها ::
29481

:: درباره من ::

مدیر وبلاگ : مهدی محمدزاده[12]

نویسندگان وبلاگ :
shima (@)[0]

یک پسری که از9سالگی توی خیابان بزرگ شدم ودست فروش بودم وبعدازمدتی شدم برقکارساختمان

:: لینک به وبلاگ ::

:: فهرست موضوعی یادداشت ها::

:: آرشیو ::

:: اوقات شرعی ::

:: لینک دوستان من::

:: لوگوی دوستان من::

:: خبرنامه وبلاگ ::

:: موسیقی ::